نظام های تجسمی کیفی
ما از طریق حواس پنچگانه و بویژه از طریق حواس دیداری، شنیداری و حسی – لمسی، اطلاعات را دریافت می کنیم. این اطلاعات دریافتی که در ذهن مان به صورت تصویر، صدا و احساس ذخیره می شوند، کیفیت هایی دارد که در برنامه ریزی عصبی – زبانی با عنوان “نظام های تجسمی کیفی” شناخته می شوند. این نظام های تجسمی کیفی یکی از مهم ترین و اصلی ترین یافته ها و دستآوردهای برنامه ریزی عصبی – زبانی در تغییرات فردی و مجموعه ای از فنون و روش هایی است که در این زمینه ارائه شده است. اگر به جملاتی چون “آیندۀ درخشان و روشنی در انتظار شماست”، “صدای خوشبختی را می توان شنید” و “در اینجا صفا و صمیمیت وجود دارد”، توجه شود، مشاهده می کنید که در این جملات کلمات و عباراتی به کار رفته است که جنبۀ استعاره ای دارند. همین کلمات به ما کمک می کنند تا کیفیات نظام های تجسمی گوینده را تشخیص دهیم. قبل از پیدایش دانش برنامه ریزی عصبی – زبانی، چنین گفته هایی را فقط به نحوۀ صحبت کردن فرد نسبت می دادند، در حالی که امروزه با شناخت اهمیت به کارگیری این نوع کلمات و رابطۀ آن با تجسم های درونی فرد، به این موضوع پی می بریم که بخش مهمی از نحوۀ تفکر فرد است و اینکه او چگونه به دنیای بیرونی خود نگاه می کند و از چه ویژگی هایی برخوردار است. در واقع، انسان آنچه را که در مغز خود تجسم می کند، نشان دهندۀ نگرش او به جهان بیرون است و زبان با به کاربردن واژه های تجسمی، سر نخ هایی را در این زمینه نشان می دهد.
بنیانگذاران برنامه ریزی عصبی – زبانی از همان ابتدا و همزمان با شروع به مطالعه و شناخت ساختار درونی ذهن متوجه شدند که معانی و مفاهیم در درون ذهن ساختارهایی دارد. همچنین آن ها به این موضوع پی بردند که انسان زمانی که اطلاعات بیرونی را جذب می کند، در چارچوب همین ساختارها به آن اطلاعات معنا می بخشد، نه تنها اطلاعات دریافت شده ممکن است به صورت تصویر، صدا و احساس ذخیره شود و معنا پیدا کند، بلکه به این ترتیب تصویر، صدا و حس جزئیات دیگری نیز دارد، مثلاً تصویر شامل روشنایی و رنگ، صدا شامل ریتم و آهنگ، حس و لمس شامل نرمی و حرارت است. میزان و کیفیت های هر یک از این اجزا در معنا بخشیدن به اطلاعات دریافتی بسیار مهم است، همان طور که تغییرات در هر یک از آن ها در تغییر معانی اهمیت دارد. مثلاً اگر خاطرۀ خوشایندی که در گذشته برایتان رخ داده است به یاد بیاورید، میزان لذت از این خاطره بستگی به رنگ، اندازه، شفافیت، فاصلۀ تصویر ذهنی و نیز بستگی به دیگرکیفیت های درون ذهن تان دارد. این کیفیت ها فرعی اهمیت زیادی دارند، زیرا جزئی از یک کل هستند و شما نمی توانید حتی بدون این کیفیت های فرعی تجربۀ ذهنی را احساس کنید.
اهمیت نظام های تجسمی کیفی در برنامه ریزی عصبی – زبانی از آنجا ناشی می شود که با شناخت آن ها در تجربه های ذهنی می توان به کیفیت های آن تجربه پی برد: اینکه فردی از آنچه که در گذشتۀ او رخ داده است چه اثراتی بر روحیۀ او در حال حاضر دارد یا اینکه چه تجربه های درونی موجب بروز حالت های ناتوانی در او می شود. شناخت جزییات تجربۀ ذهنی فرد کمک خواهد کرد تا با ایجاد تغییرات، تجربه های ذهنی او را تغییر داد. این تغییران موجب خواهد شد که او بتواند از حالت های ناتوانی یا تجربه هایی که موجب رنج او می شود رهایی یابد. در واقع، تغییر در نظام های تجسمی کیفی این امکان به وجود می آورد.
п»їlegitimate online pharmacies india: Pharmacies in India that ship to USA – online pharmacy india