الگوهای زبانی
الگوهای زبانی
ما به طور مستمر از طریق زبان با دیگران ارتباط برقرار می کنیم. بخشی از این ارتباط از طریق کلام صورت می گیرد. ما از طریق کلمات منظور خود را به دیگران انتقال می دهیم. همچنین آنچه را که در درون ذهن مان می گذرد از طریق کلمات بیان می کنیم. با این حال افکار و نظرات الزاما به صورت کلام در ذهن ما ذخیره نشده اند، بلکه اطلاعات موجود در ذهن ما به صورت تصاویر، صداها و احساس ذخیره شده اند، و ما برای بیان تجسم های خود از کلمات استفاده می کنیم. مثلاً اگر بخواهیم در مورد مسافرتی صحبت کنیم، با جزییاتی از این تجربه که در ذهن مان به صورت تصاویر، صدا ها و احساسات ذخیره شده است، فقط می توانیم بخشی از آن را بیان کنیم. مطمئناً ما نمی توانیم تصاویری را که دیده ایم، صداهایی را که شنیده ایم یا حسی را که هنگام مسافرت تجربه کرده ایم به دیگران انتقال دهیم. نشان دادن تصاویر، بازتولید صداها و نیز ایجاد همان احساسی که در ذهن ذخیره شده، در حضور دیگری امکان پذیر نیست. فقط این کلمات است که تجربۀ ما را انتقال می دهد. کلمات مانند کدهایی هستند که تجسم های درونی ما را بیان می کنند. در واقع کلماتی که به کار می بریم، نماد تجربۀ ذهنی ماست. اگر آنچه را که برایمان رخ داده است “واقعیت” بنامیم، کلمات ما آنچه را که بیان می کند “تجربه ذهنی” ما از واقعیت است.
برنامه ریزی عصبی – زبانی با ارائه الگوهای خاص زبانی، از یک سو به دنبال کشف اطلاعاتی است که در درون ذهن ما به صورت تصویر، صدا و حس ذخیره شده اند، و پی بردن به جزئیات تجربه ذهنی است، و از سوی دیگر با بکاربردن کلمات ایجاد تجسم های درونی (یا تجربه ذهنی) از واقعیت های موجود است. برنامه ریزی عصبی – زبانی مجموعه الگوهای زبانی که به دنبال کشف جزئیات تجربه ذهنی است را“مدل متا” می نامد، در حالیکه مجموعه الگوهای زبانی که به دنبال ایجاد تجربه های ذهنی است “مدل میلتون” می نامد. هر دو این مجموعه الگوهای زبانی به دنبال توانمند سازی انسان ها است تا بتواند ظرفیت ها و قابلیت های آنان را افزایش دهد.
Wow, fantastic blog structure!
How lengthy have you ever been running a blog for? you made blogging look
easy. The overall glance of your web site is fantastic, let alone the content
material! I read similar here Audrey Sob8.
2024/04/23