مهارت های حل مساله

ما در طی زندگی با مشکلات متعددی مواجه می شویم که ممکن است طبق توانایی های موجود این مشکلات را حل کنیم. در عین حال در برخی مواقع ما با مشکلاتی روبرو می شویم که یافتن راه حل برای آن ها دشوار است. برخورداری از مهارت های حل مساله این امکان را ایجاد می کند تا در مواجه با هر مشکلی راه حلی داشته باشیم.
ولی آنچه که مهم است حل مساله بستگی زیاد به نگرش ما دارد. بر اساس یکی از پیش فرص های برنامهریزی عصبی زبانی “برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد”. اگر ما به این اصل باور داشته باشیم، برای بسیاری از مشکلات خود راه حلی پیدا خواهیم کرد. کسانی که به این اصل اعتقاد دارند، همیشه راه حلی برای مشکلات خود پیدا می کنند.
حل مسئله چیست؟
حل مسئله، یک فرآیند شناختی – رفتاری است که فرد به کمک آن ها سعی می کند راه حل های موثر یا مفیدی برای مسائل روزمره زندگی پیدا کند. مانند حل مسائل مالی، شخصی، بین فردی ، مسائل زناشویی و خانوادگی، مسائل اجتماعی، کار، کسب و کار و ……. همه انسان ها به دانستن مهارت های حل مسئله نیازمندند.
آیا شما از جمله کسانی هستید که هنگام مواجه با مشکل در مقابل آن تسلیم می شوید؟ یا تلاش می کنید مشکل را خود حل کنید و اگر نتوانستید به دنبال راه حل های دیگری هستید؟ داشتن باور اینکه می توانید برای هر مشکلی راه حلی پیدا کنید، این امتیاز را در مقایسه با دیگران خواهید داشت که برای بسیاری از مشکلات خود راه حل پیدا کنید. چنین نگرشی عادت هایی را در شما ایجاد می کند که در مواجه با بسیاری از مشکلات موفق خواهید بود.
حل مسئله بخشی از تفکر است. حل مسئله یکی از پیچیدهترین بخش هر عملیات فکری است و به عنوان یک روند مهم شناختی تعریف می شود که محتاج تلفیق و مهار یک سری مهارتهای حرفه ای در کنار مهارت های معمولی است.
پیش شرط حل مسئله، فهم مسئله است. فهم مسئله به این معناست که درک کاملی از مسئله در ذهن خود داشته باشید. این یعنی باید بفهمید مسئله شامل چه ابعادی است، چه اطلاعاتی در مورد آن دارید، سوال اصلی و سوال های فرعی کدامند، به دنبال چه نتیجه ای هستید. آیا نتیجه مورد نظر همان نتیجه مطلوب است. پاسخ به این سوال ها شما را در یافتن راه حل برای حل مسئله هدایت خواهد کرد.
چگونگی برخورد با مسئله
چگونگی رفتار و نگرش شما در مواجه با مشکلات مهم است. وقتی با مسئله یا مشکلی رو به رو می شوید، ممکن است که استرس را تجربه کنید. ولی همه افراد به یک شکل رفتار نمی کنند. برخی به حل مسئله اقدام می کنند و برخی به هم می ریزند، شما وقتی با مسئله ای رو به رو می شوید، چه احساسی دارید و چه کار می کنید؟
گاهی اوقات احساسات به قدری منفی و شدید هستند که مانع از تفکر منطقی و حل مسئله می شوند. مثلا ممکن است در برخورد با مسئله ای عصبانی شوید، سیگار بکشید یا دست به پرخوری بزنید. این نوع رفتارها، واکنش های ناسازگار محسوب می شوند.
در برخی موارد در مواجهه با مشکل، رفتاری هیجانی اما غیر موثر دارید. رفتاری که به حل مسئله منجر نمی شود. مثلا ساکت شوید و مسئله را به عنوان یک مسئله غیر قابل حل بپذیرید. این نوع مقابله هیجان مدار محسوب می شود. زیرا مبتنی بر احساسات و هیجانات است. مورد اول، مقابله هیجان مدار ناسازگارانه و مورد دوم، مقابله هیجان مدار سازگارانه محسوب می شود.
هدف مقابله هیجان مدار، تغییر موقعیت استرس زا و کاهش فشار است نه حل مشکل. مقابله هیجان مدار سازگارانه به خودی خود بد نیست و شاید گاهی لازم هم باشد. همچنین، نوع دیگری از مقابله، مقابله مسئله مدار است. این نوع مقابله به حل مسئله منتهی می شود و سازگارانه است. تلاش و کوشش برای حل مشکل، برنامه ریزی، جمع آوری اطلاعات و مشورت همراه با صبر و حوصله از انواع مقابله های مسئله مدار هستند. اما این نوع مقابله، یک مهارت است که باید با تمرین آن را یاد بگیرید.
فرایند حل مسئله
برخی افراد وقتی با یک مسئله رو به رو می شوند آن را یک معضل غیر قابل حل می بینند. چنین رویکردی، نخستین مانع برسر راه حل مسئله است. زیرا وقتی فرد مسئله یا مشکلی را غیر قابل حل ببیند انگیزه لازم برای مقابله موثر با آن را از دست می دهد. در حالی که اگر مسئله را فرصتی برای رشد و بلوغ اجتماعی ببینیم با استقبال آن می رویم و به جای اجتناب و فرار آن را حل می کنیم.
به یاد داشته باشید که پیش آمدن مشکل، نشانه ضعف و بی کفایتی نیست. شناسایی افکار منفی در حل مشکل و فرآیند تصمیم گیری و جایگزین کردن آن ها با افکار منطقی، بسیار مهم است. چند راه حل می تواند به کسب نگرش مثبت نسبت به مشکلات کمک کننده باشد.
اول اینکه افکار منفی که به هنگام بروز مشکلات به ذهنتون خطور می کند را یادداشت کنید.
بررسی این افکار منفی و اینکه چه قدر این افکار درست هستند و حتی جایگزین کردن این افکار با افکار مثبت در کسب نگرش مثبت نسبت به مشکل به شما کمک می کند.
می توانید از یک آزمایش رفتاری استفاده کنید. به مدت یک هفته محیط اطراف خود را زیر نظر بگیرید. سعی کنید با افراد صحبت کنید و شخصی را بیابید که در زندگی خود هیچ مشکلی ندارد. یا تا به حال با مشکلی رو به رو نشده است و همه چیز بر وفق مرادش بوده است. آیا می توانید چنین شخصی را بیابید؟ یا واقعا چند درصد از اطرافیان شما بدون مشکل هستند؟
برای اینکه بتوانید با مسائل به شیوه صحیحی مقابله کنید باید بتوانید به طور صحیح آن ها را تعریف کنید. تعریف درست یک مسئله، اینکه بدانید مسئله چیست و می خواهید به چه چیزی برسید، تا حد زیادی به حل مشکل کمک می کند. یافتن راه حل به مسئله حداقل چهار ویژگی دارد.
مسئله و ابعاد آن راکاملاً مشخص کنید.
واقع بین باشید.
راه حل هایی را در نظر بگیرید که قابل حصول باشند.
نگرش شما به حل مسئله مثبت باشد، بیش از آنکه به مشکل متمرکز شوید به راه حل ها فکر کنید.
در ضمن، نگاه کردن به یک مشکل به عنوان یک فرصت و نه یک تهدید موجب شکوفا شدن بسیاری از توانایی های شما می شود و در بالا بردن کیفیت زندگی شما نیز نقش مهمی دارد. اگرچه اکثر مشکلات با کمی تلاش و استفاده از مهارت حل مسئله قابل حل هستند، ولی گاهی نیز در زندگی با مشکلاتی مواجه هستید که غیر قابل حل هستند و ناگزیز به پذیرش آن ها هستید. مسائلی مثل بیماری، معلولیت یا شرایط بد اقتصادی یا شرایطی که شاید خود انسان به تنهایی نقشی در آن نداشته باشد، در اینگونه موارد استفاده از راهبردهای هیجان مدار سازگارانه می تواند کمی کمک کننده باشد و اینکه یاد بگیرید نسبت به اینگونه موارد پذیرش داشته باشید.
موسسه برنامه ریزی عصبی – زبانی با بهره گیری از تکنیک ها و شیوه های مرتبط با تغییر باورها و اموزش استراتژی های ی حل مساله، مهارت های کافی را در اختیار شما قرار خواهد داد تا بتوانید بر مشکلات خود فائق آیید.