مهارت های کارآفرینی
کارآفرینی، به انگلیسی Entrepreneurship، به فرآیند خلق ارزش جدید، مادی یا معنوی، از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسکهای ناشی از آن اطلاق میشود. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entrepreneur و از ریشه فعل Entreprendre به معنای ” انجام دادن و تعهد داشتن” نشات گرفتهاست. کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن ۱۶ میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خویش تشریح نمودهاند.
ویژگی اصلی و تعیینکننده در کارآفرینی انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است. ژوزف شومپیتر Joseph Schumpeter که از او به عنوان پدر کارآفرینی یاد میکنند، واژه نوآوری را به کارآفرینی پیوند میدهد. از نظر او نوآوری در هر یک از زمینههای ارائه کالاهای جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید، گشایش بازارهای نو، یافتن منابع جدید کسب و کار، ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت، و ارائه خدمات نو، کارآفرینی محسوب میشود.
پیتر دراکر، پدر علم مدیریت، نیز کارآفرین را کسی میداند که فعالیتی را با سرمایه اقتصادی خودش شروع میکند، ارزشها را تغییر میدهد و در محیط اطراف خود تحول ایجاد میکند و به سمت بهتر شدن میبرد.
برخی دیگر، کارآفرینان را افرادی میدانند که حاضر به پذیرش خطراتی هستند که سایر افراد از آن دوری میکنند، آنها را افرادی میدانند که کسبوکارهای موفق را راهاندازی میکنند. کارآفرینی لزوما به معنای شروع کسبوکاری شخصی نیست. بیشتر افرادی که برای خودشان کار نمیکنند هم در سازمانشان به عنوان کارآفرین شناخته میشوند.
اغلب به کسی که تجارت خود را آغاز کرده است، کارآفرین خطاب میشود. همچنین با شنیدن واژه کارآفرین، ما تمایل داریم آن را به فردی که سرمایهگذاریهای خود را شروع کرده است، نسبت دهیم. در حقیقت تعریف رسمی کارآفرینی، فرآیند شروع یک تجارت یا سازمان برای سودآوری یا تأمین نیازهای اجتماعی است. ما از این عبارت برای سود یا نیازهای اجتماعی استفاده کردهایم تا کارآفرینی تجاری را از کارآفرینی اجتماعی و خیریه جدا کنیم.
صرف نظر از تعریفی که از “کارآفرین” دارید، یک موضوع قطعی وجود دارد و آن اینکه تبدیل شدن به کارآفرین موفق، بستگی به مهارت هایی دارد که لازمه کارآفرینی است.
چه کسی کارآفرین است؟
یک کارآفرین کسی است که یک مدل تجارت را توسعه میدهد، سرمایه فیزیکی و انسانی لازم برای شروع یک سرمایهگذاری جدید را فراهم میکند، آن را عملیاتی میکند و مسئول موفقیت یا شکست آن است. به تأکید عبارت مسئول موفقیت یا شکست توجه داشته باشید زیرا کارآفرین از مدیر حرفهای متمایز است؛ به این معنی که کارآفرین یا سرمایه خود را از منابع خود سرمایهگذاری میکند یا سرمایه را از منابع خارجی افزایش میدهد و در نتیجه مسئول شکست و همچنین پاداش در صورت موفقیت است، در حالیکه مدیر حرفهای کار اختصاص داده شده به وی را با در نظر گرفتن پرداخت پول به انجام میرساند. بهعبارت دیگر، کارآفرین علاوه بر خلق یک شرکت جدید، ریسکپذیر و نوآور است در حالیکه مدیر حرفهای تنها اجراکننده است.
چه چیزی باعث موفقیت کارآفرینها میشود؟ مطمئنا داشتن مهارتهای عالی در فناوری یا تخصص در حوزههای مهم در این موفقیت نقش دارد، اما اینها ویژگیهای کارآفرینی نیستند. ویژگیهای اصلی کارآفرینها، صفاتی مانند خلاقیت، انعطافپذیری ذهنی، توانایی پیشِرو در مواجهه با مشکلات و مهارتهای اجتماعی مورد نیاز برای ایجاد گروههای فوقالعاده هستند.
اگر میخواهید کسبوکاری را شروع کنید، باید مهارتهای خاصی را که زیربنای این ویژگیها هستند، بیاموزید. اگر عهدهدار سِمتی هستید که در آن مسئول توسعهی کسبوکار هستید یا از شما انتظار میرود که در کل «کارها را پیش ببرید»، توسعهی مهارتهای کارآفرینی اهمیت پیدا میکند.
در این مقاله نگاهی به مهارتهای مورد نیازِ کارآفرینی موفق میاندازیم و منابع لازم برای توسعهی ویژگیهای مورد نیاز را برای رسیدن به موفقیت، بررسی میکنیم.
ویژگیها و مهارت های یک کارآفرین
در ابتدا و مهمتر از همه، مهارتها و تواناییهایی که یک کارآفرین باید داشته باشد را بررسی میکنیم؛ او باید ابتکار عمل داشته باشد و یک ایده تغییر یا یک مفهوم بالقوه جدید را که میتواند در بازار شلوغ موفق شود، ارائه دهد. توجه داشته باشید که سرمایهگذاران معمولاً تمایل به سرمایهگذاری در ایدهها و مفاهیمی دارند که احساس میکنند بازده کافی برای سرمایه و سرمایهگذاری خود را ایجاد میکنند و از اینرو، کارآفرین نیاز به یک ایده واقعاً ابتکاری برای سرمایهگذاری جدید دارد.
از جمله مهارت های لازم برای کارآفرینی عباتند از:
مهارت رهبری Leadership
صرفنظر از این، کارآفرین بهعلت ساخت یک سازمان یا سرمایهگذاری از ابتدا و ارتباط با کارکنانش و همچنین اطمینان دادن به سهامدارن از موفقیت در این سرمایهگذاری، نیاز به داشتن مهارتهای مدیریت سازمانی و مدیریتی عالی دارد. علاوه بر این، کارآفرین باید یک رهبر باشد که بتواند برای کارکنانش الهامبخش باشد و همچنین فردی با ویژگی آیندهنگری با حس مأموریت شناخته شود زیرا مهم است که کارآفرین، سرمایهگذاری را با انگیزه کرده و هدایت کند. این بدان معنی است که رهبری، ارزشها، مهارتهای ساخت تیم و تواناییهای مدیریتی، مهارتها و ویژگیهای کلیدی هستند که یک کارآفرین باید داشته باشد.
مهارت “تخریب خلاقانه”
اغلب زمانیکه درباره حذف برخی از شرکتها یا موفقیت برخی دیگر و همچنین حفظ موضع رهبری خود در بازار، صحبت به میان میآید به واژه تخریب خلاقانه برخورد میکنیم. تخریب خلاقانه به جایگزینی محصولات و شرکتهای ضعیفتر با محصولات و شرکتهای کارآمدتر، نوآورانهتر و خلاقانهتر اشاره دارد که در آن، بازار سرمایهداری مبتنی بر اکوسیستمی را تضمین میکند که تنها بهترینها باقی میمانند، در حالیکه دیگران با اهداف تخریب خلاقانه از بین میروند. بهعبارت دیگر، کارآفرینانی که دارای ایده تغییر و مهارتها و ویژگیهایی برای موفقیت هستند، اطمینان حاصل میکنند که محصولات، برندها و سرمایهگذاریهایشان، سهم بازار شرکتهای موجود که یا ارزشها را ایجاد نمیکنند یا بهسادگی ناکارآمد هستند، از آن خود کرده است. بنابراین، این روند تخریب ایدههای قدیمی و ناکارآمد از طریق ایدههای جدید و خلاقانه بهعنوان تخریب خلاقانه شناخته میشود که غالباً کارآفرین وقتی یک سرمایهگذاری جدید را راهاندازی میکند، انجام میدهد.
مهارت ریسک پذیری
یکی دیگر از ویژگی های شخصیتی کارآفرینان، ریسک پذیری (مخاطره پذیری) است. در ذهن خیلی ها، ریسک پذیری، به خطر کردن افراطی تعبیر می شود، در صورتی که کارآفرینان، تمایل به قبول ریسک های حساب شده دارند. بیشتر افراد تمایل دارند در نگرش خود نسبت به ریسک و خطر کردن، افراط نمایند. فرد محافظه کار ممکن است ریسک های بسیار کوچک را بر می گزیند که سود اندک اما مطمئن را به دنبال دارد، شاید به این دلیل که احتمال چندانی نمی رود که مشکلی پیش بیاید و در قبل آن، مورد سرزنش قرار گیرد. اما کارآفرینان، حد متوسط را انتخاب می کنند، به این معنی که ریسک معتدل را ترجیح می دهند. زیرا احساس می کنند کوشش ها و توانایی هایی شان، در نتیجه و حاصل کار، موثر خواهد افتاد. در ذهن خیلی ها، ریسک پذیری، به خطر کردن افراطی تعبیر می شود، در صورتی که کارآفرینان، تمایل به قبول ریسک های متوسط و حساب شده دارند.
به طور کلی، هر نوع ریسکی، مورد نظر کار آفرینان نیست، بلکه ریسک های معقول و حساب شده مدنظر است، یعنی کارآفرینان نه تنها ایده ها را به عنوان موقعیت کاری دنبال می کنند، بلکه خطرات موجود در این ایده ها را هم محاسبه می نمایند. خطرات، در قالب شانس یا عدم اطمینان هستند، وقتی کاری پرخطر محسوب می شود، بدین معنی ست که بازدهی آن نامطمئن است. به عبارتی دیگر، شانس شکست در آن کار به اندازه ی شانس موفقیت وجود دارد. وقتی کار آفرین، خطرات یک کار را محاسبه می کند، شانس موفقیت یا شکست را نیز در نظر می گیرد که کار را ادامه داده یا از آن صرف نظر کند و وقتی بی توجه به امکان شکست، تصمیم به ادامه می گیرد، با خطر مواجه شده است.
در کنار ویژگی های مزبور، کارآفرین در سطوح مختلف فردی، بین فردی و در صحنه عمل باید از مهارت ها و خصوصیاتی برخوردار باشد. این مهارت ها و خصوصیات به چهار دسته زیر طبقهبندی می شوند:
- ویژگیهای فردی
- مهارتهای بین فردی
- مهارتهای تفکر انتقادی و خلاقانه
- مهارتهای عملی
حال هر دسته را با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم و برخی از پرسشهای ضروری در مسیر تبدیل شدن به کارآفرین موفق را مطرح میکنیم.
ویژگی های فردی
ابتدا ویژگیها، ارزشها و باورهای شخصیتان را بررسی کنید. آیا از طرز فکر کارآفرینان موفق برخوردار هستید؟
خوشبینی: آیا متفکر خوشبینی هستید؟ خوشبینی واقعا یک دارایی است و در مراحل دشواری که بسیاری از کارآفرینها در مسیر یافتن مدل کسبوکار مناسب خود با آنها مواجه میشوند، کمکتان میکند.
چشمانداز: آیا میتوانید جاهایی را که نیاز به بهبود دارند، تشخیص دهید؟ آیا میتوانید آن «تصویر بزرگ» را سریعا درک کنید و به دیگران هم توضیح دهید؟ آیا میتوانید چشمانداز قانعکنندهای از آینده ایجاد کنید و بعد هم الهامبخش دیگران باشید تا با این چشمانداز مشارکت کنند؟
ابتکار عمل: آیا ابتکار عمل دارید و میتوانید به طور غریزی شروع به حل مسئله یا اجرای پروژههای پیشرفت کسبوکار کنید؟
تمایل به کنترل: آیا از مسئول بودن و تصمیمگیری لذت میبرید؟ آیا انگیزهی مدیریت دیگران را دارید؟
انگیزه و پشتکار: آیا دارای خودانگیزش و انرژی بسیار هستید؟ و آیا آماده هستید که برای مدتی بسیار طولانی کار کنید تا به اهداف خود جامهی عمل بپوشانید؟
انعطافپذیری: آیا طوری انعطافپذیر هستید که وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، بتوانید تصمیم بگیرید؟ و آیا از اشتباهات و شکستهایتان کسب تجربه و رشد میکنید؟
مهارتهای بین فردی
شما به عنوان کارآفرین موفق، باید همکاری نزدیکی با دیگران داشته باشید. این امر بسیار مهم است زیرا باید قادر به ایجاد روابط عالی با گروه، مشتریان، تأمینکنندگان، سهامداران، سرمایهگذاران و دیگر افراد باشید.
برخی افراد در این زمینه از دیگران بااستعدادتر هستند، اما خوشبختانه شما هم میتوانید این مهارتها را بیاموزید و تقویتشان کنید. انواع مهارتهای بین فردی مورد نیاز شما عبارتند از:
مدیریت و انگیزه: آیا میتوانید دیگران را هدایت کنید و به آنها انگیزه بدهید تا از شما پیروی و چشماندازتان را دنبال کنند؟ آیا قادر به تفویض اختیار به سایرین هستید؟ شما به عنوان کارآفرین موفق باید به دیگران متکی باشید تا به موقعیتی فراتر از مراحل اولیه در کسبوکارتان دست یابید؛ هر چه باشد، کارهای بسیار زیادی بر عهدهی شماست!
مهارتهای ارتباطی: آیا با همهی انواع ارتباطات سازگار هستید؟ برای عرضهی چشمانداز آیندهتان به سرمایهگذاران، مشتریان بالقوه و اعضای گروه، باید بتوانید به خوبی ارتباط برقرار کنید.
گوش دادن: آیا به آنچه دیگران به شما میگویند گوش میدهید؟ توانایی شما در گوش دادن میتواند باعث تبدیل شدن یا نشدنتان به کارآفرین شود. اطمینان حاصل کنید که در گوش دادن فعالانه و گوش دادن همدلانه مهارت دارید.
ارتباطات فردی: آیا شما دارای هوش هیجانی هستید؟ هر چقدر هوش هیجانیتان بالاتر باشد، کار با دیگران برایتان آسانتر خواهد بود. خبر خوب این است که میتوانید هوش هیجانیتان را تقویت کنید!
مذاکره: آیا مذاکرهکنندهی خوبی هستید؟ نه تنها باید در مورد قیمتهای رقابتی مذاکره کنید، بلکه باید بتوانید اختلافات بین افراد را به شیوهی مثبتی که برای هر دو طرف سودمند باشد، حل و فصل کنید.
اخلاق: آیا با افراد بر اساس احترام، اخلاقمداری، انصاف و صداقت برخورد میکنید؟ آیا میتوانید به روش رهبری اخلاقی عمل کنید؟ در صورتی که با افراد، کارکنان، مشتریان و یا تامینکنندگان به صورت ناشایستی برخورد داشته باشید، ایجاد گروه خوشحال و متعهد دشوار خواهد شد.
مهارتهای تفکر انتقادی و خلاقانه
شما به عنوان کارآفرین نیازمند مطرح ساختن ایدههای جدید و ارائهی تصمیمات خوب در مورد فرصتها و پروژههای بالقوه هستید. بسیاری از مردم تصور میکنند آدم یا خلاق به دنیا میآید، یا اینکه خلاقیت ندارد. اما خلاقیت مهارتی است که میتوانید با صرف زمان و تلاش، آن را تقویت کنید.
تفکر خلاق: آیا میتوانید وضعیت را از چشماندازهای مختلف ببینید و ایدههای درجه یکی مطرح کنید؟ (ابزارهای خلاقیت بسیاری وجود دارند که در تحقق این امر کمکتان خواهند کرد.)
مهارت حل مسئله: تا چه حد در ارائهي راهحلهای مناسب برای مسائلی که با آنها مواجه میشوید مهارت دارید؟ ابزارهایی مانند تجزیه و تحلیل علت و معلول، طوفان فکری، نقشه ذهنی، شیوه Ishikawa تنها برخی از ابزارهای حل مسئله هستند که باید با آنها آشنا باشید.
تشخیص فرصتها: آیا میتوانید در موقعیتهای گوناگون، فرصتها را تشخیص دهید؟ آیا میتوانید وجود یک روند را تشخیص دهید؟ آیا میتوانید طرحی ایجاد کنید تا از فرصتهایی که شناسایی کردید بهره ببرید؟
مهارتهای عملی
به مهارتهای عملی و دانش مورد نیاز برای تولید مؤثر کالا یا خدمات و مدیریت شرکت نیاز دارید.
تعیین هدف: آیا به طور منظم هدف تعیین میکنید، طرحی برای دستیابی به آنها تنظیم میکنید و سپس آن طرح را اجرا مینمایید؟
برنامهریزی و سازماندهی: آیا استعداد، مهارت و توانایی لازم را برای رسیدن به اهدافتان دارید؟ آیا میتوانید افراد را به صورت کارآمد و مؤثر برای دستیابی به این اهداف هماهنگ کنید؟ (در اینجا، مهارتهای مؤثر مدیریت پروژه مهم هستند، زیرا مهارتهای سازمانی پایه و اصلی هستند.) و آیا میدانید که چگونه طرح کسب و کار منسجم و سنجیده، از جمله توسعه و یادگیری از طریق پیشبینیهای مالی مناسب را گسترش دهید؟
تصمیمگیری: چقدر در تصمیمگیری مهارت دارید؟ آیا آنها را بر مبنای اطلاعات مرتبط و با سنجش عواقب احتمالی اتخاذ میکنید؟ و آیا به تصمیمات خود اطمینان دارید؟
میتوانید از افرادی که در پروژههای مشابه به پروژهای که در حال فکر کردن به آن هستید کار کردهاند هم بیاموزید یا یک راهنما و مربی بیابید؛ شخص دیگری که قبل از شما این کار را انجام داده و مایل است راهنماییتان کند.
آیا راهاندازی کسبوکار برای شما مناسب است؟
با استفاده از این اطلاعات، مهارتهای خود را در هر یک از این حوزهها ارزیابی کنید. هر چقدر بیشتر برای ایجاد مهارتهایتان کوشش کنید، احتمالا موفقتر خواهید بود.
با اینحال، بسیاری از صاحبان موفق کسبوکارها، با ریسک میانهای ندارند و ناراحتشان میکند یا با همکاران و مشتریانشان سر ناسازگاری دارند و این درحالی است که افرادی با دانش کمتری نسبت به کسبوکار، به سادگی استعدادهایی را که برای موفقیت نیاز دارند، استخدام میکنند.
هرچند ممکن است که بدون برخی از این مهارتها موفق شوید، اما هر چقدر فاقد این مهارتها باشید، احتمال مواجهه با شکست بیشتر خواهد شد.
سخن پایانی
البته این را هم باید در نظر داشت که یک کارآفرین دارای همه ی این مهارت ها نیست. هر چه تعداد بیشتری از این مهارت ها را نداشته باشید، احتمال موفقیت به عنوان یک کارآفرین خیلی کم می شود، و یا در واقع اینگونه می توان گفت که تبدیل شدن شما به یک کارافرین هم به احتمال زیاد اندک است. بنابراین هرقدر مهارت های بیشتری کسب کنید، به همان میزان امکان موفقیت تان بیشتر خواهد بود.