مهارت تفكر نقادانه
مهارت تفكر نقادانه
به زبان ساده، منظور از تفکر نقادانه (Critical Thinking) توانایی تفکر منسجم، منطقی و شناسایی رابطه علت و معلولی بین پدیده های علمی است. با اینحال می توان تعاریف دیگری نیز در مورد تفکر نقادانه ارائه داد:
تفكر نقاد ، تفكری منطقی است كه بر نحوه تصمیم گیری تمركز دارد و بر عملكرد فرد اثر می گذارد و تعیین می كند كه فرد چه تصمیمی بگیرد یا چه عملی را انجام دهد.
تفكر نقاد ، تفكری است كه برای قضاوت و نتیجه گیری به جستجوی شواهد ، دلایل و مدارك می پردازد و برای دستیابی به چنین قضاوت و نتیجه گیری خواستار دلایل ، شواهد ومدارك است.
فرآیندی كه به بررسی صحت ، دقت و ارزش اطلاعات و دانسته ها می پردازد.
منظور از تفكر نقاد ، فرآیندی است كه به جستجوی صحت و ارزش موضوعات می پردازد.
این فرآیند با جسنجوی دلایل ، راه كارها و ارزیابی موقعیت ها و وضعیت ها آغاز می شود و فرد بر اساس شواهد و مدارك عینی و واقعی ، دیدگاه خود را تغییر می دهد.به این نوع تفكر ، تفكر منطقی نیز می گویند.
تفکر نقادانه، با عناوینی چون “تفکر انتقادی”، “اندیشهٔ انتقادی” یا “سنجشگرانهاندیشی” شناخته می شود.
فردی که انتقادی میاندیشد قادر است پرسشهای مناسب بپرسد و اطلاعات مربوط را جمعآوری کند. سپس با خلاقیات آنها را دستهبندی کرده و با منطق استدلال کند. و در پایان به یک نتیجه قابل اطمینان دربارهٔ مسئله برسد.
کودکان با قدرت اندیشه انتقادی به دنیا نمیآیند، و این قابلیت را به طور طبیعی نیز ماورای اندازهای که برای زنده ماندن نیاز دارند، کسب نمیکنند. بسیاری از انسانها هیچگاه آن را یاد نمیگیرند. این روش بهسادگی توسط والدین و آموزگاران معمولی قابل آموزش به دانشآموزان نیست؛ بلکه به مربیان ویژهای برای آموزش مهارتهای اندیشه انتقادی نیاز دارد.
هنگامی که مشغول اندیشیدن هستیم، معمولاً هدف ما فهمیدن چیزی است. میکوشیم تا پرسشی را پاسخ گوییم، مسئلهای را حل کنیم، نتیجهگیریی را اثبات کنیم. میخواهیم بدانیم علت جنگهای داخلی چه بود، به کدام یک از نامزدها رأی دهیم، یا چگونه به تعطیلات برویم تا به ورشکستگیمان نینجامد. در همهٔ این موارد، میتوان گفت که میکوشیم معرفتی کسب کنیم که از پیش نداریم. و در اغلب موارد نمیتوانیم آن معرفت را با مشاهده مستقیم حاصل کنیم. باید قدری استدلال کنیم، استنباط کنیم، ارزیابی کنیم و از اطلاعات موجود نتیجهگیری کنیم.
این شیوهٔ رویکرد به موضوعات با ویژگی تحلیلی نیز توصیف می شود. تفکر انتقادی تفکر تحلیلی است، یعنی موضوع را میشکافد، اجزای آن را دانهدانه میسنجد و در ادامه شیوهٔ ترکیب آنها را وارسی میکند. در دوران باستان ارسطو استاد این کار بودهاست. شگرد تفکر ارسطو را نادیده گرفتهاند. آنچه از ارسطو در قرون وسطی به مانع تفکر بدل میگردد، برخی آموزههای او بودهاست. محتوای کار او مانع شناخت درست صورت و شیوهٔ کار او شدهاست. برنامه ریزی عصبی – زبانی، این نگرش را در چارچوب شیوه هایی چون Chunking بیان می کند و این مهارت می دهد نا با یک رویکرد “رفتن از کل به جزء و از جزء به کل” درک درستی از پدیده ها داشته باشیم.
اهمیت و ضرورت مهارت تفكر نقادانه
هرچند که برخورداری از یک نگرش نقادانه در بررسی، ارزیابی و تحلیل پدیده های علمی و حتی غیر علنی لازم است، ولی یكی از مهمترین مهارتهای سالم زیستن ، مهارت تفكر نقادانه است و منظور از آن در اینجا این است كه فرد اطلاعات ، گفته ها ، نظرات و پیشنهادات را بررسی كند و هیچ اندیشه ، پیشنهاد یا نظری را بدون ارزیابی نه رد كند و نه بپذیرد. به عنوان مثال، امروزه بسیاری از نوجوانان و جوانان در معرض اخبار و اطلاعات نامحدودی قرار دارند كه از طریق رادیو، تلویزیون ، سینما ، اینترنت ، ماهواره و غیره به آنان ارائه می شود. بخشی از این اطلاعات سالم و قسمتی دیگر از آن ناسالم و اشتباه است. بعضی از خانواده ها و یا اولیای مدارس سعی می كنند با كنترل كردن دانش آموزان دستیابی آنان به منابع اطلاع رسانی را محدود كنند. اگرچه نظارت بر رفتار فرزندان یكی از اصول مهم تربیتی است اما در كنار آن لازم است دانش آموزان را به اندازه ای تقویت كرد كه خودشان قدرت و توان تشخیص اطلاعات سالم را از ناسالم داشته باشند و بدون بررسی و تحلیل چیزی را قبول یا رد نكنند.
دلیل اینکه امروزه به جای كنترل محض جوانان، پرورش قدرت تفكر نقاد توصیه می شود این است كه:
هیچ كنترلی صد در صد نیست. بنابراین در مواقعی كه علیرغم ایجاد محدودیت زیاد، اخبار و اطلاعات ناسالم در اختیار فرد گذاشته می شود ، او قدرت و توان ارزیابی آن را ندارد، و زمانی كه محدودیتها بنا به دلایلی از میان برود، فرد در مقابل خطرات خلع سلاح می شود. برای مثال دانشجویی كه خانواده ای سختگیر دارد زمانی كه در خوابگاه ، دور از خانواده ، در معرض اطلاعات و سلیقه های مختلفی قرار می گیرد ، به سبب نداشتن این مهارت توان تجزیه و تحلیل آنها را ندارد.
در همه محیط ها احتمال آن وجود دارد كه دانش آموزان در معرض پیشنهادات ناسالم قرار بگیرند : از طرف همكلاسیها ، افراد فامیل ، و اخبار و اطلاعاتی كه ا زطریق رسانه هایی مانند اینترنت داده می شود. پس بهتر است سعی شود جوانان قدرت تشخیص مطالب سالم از ناسالم را بدست آورند نه آنكه توسط دیگران كنترل شوند.
تفكر نقاد ، دانش آموز را ازدرون توانمند می سازد.به همین دلیل همیشه مقابل وسوسه ها ، پیشنهادهای نا سالم و خطرات ایمن می شود.
تفكر نقاد ، یكی از اساسی ترین عواملی است كه به پرورش هویت سالم كمك فراوانی می كند. روحیه مطالعه، بررسی، سنجش و ارزیابی ، به افراد و به ویژه نوجوان كمك می كند كه مسیر زندگی خود را بر اساس آنچه خود می خواهد تعیین كند ، و در این راستا روش های مختلف و متفاوت را بررسی و ارزیابی كرده و مسیر خود را تعیین كند.