فرهنگ لغات و اصطلاحات برنامه ریزی عصبی – زبانی D
Deletion
حذف
نادیده گرفتن بخشی از اطلاعات مربوط به وقایع بیرونی در ان ال پی حذف نامیده می شود. فرایند حذف به هنگام سخن گفتن نیز رخ می دهد.
حذف کردن، در کنار تحریف کردن و تعمیم دادن، عامل مهمی در جمع آوری اطلاعات و بیان مطالب است. اگر بخواهیم همۀ ابعاد و جزییات همۀ وقایع را در ذهن خود جمع آوری و ذخیره کنیم، ذهن مان پر از اطلاعاتی خواهد بود بدون اینکه بتوانیم بین آن ها طبقه بندی کنیم یا مطالب مهم را از غیر مهم تشخیص دهیم. درواقع، ذهن ما مانند شبکۀ جهانی اینترنت مملو از اطلاعات خواهد بود. بدون حذف کردن نمی توانیم بین اطلاعات جمع آوری شده در ذهن طبقه بندی منظمی انجام دهیم، از این رو نمی توانیم تصمیم های منطقی بگیریم.
Disney strategy
استراتژی دیسنی
استراتژی دیسنی یکی از الگوهایی است که در ان ال پی به منظور یافتن راه حل برای مشکلات، تحقق بخشیدن به خواسته ها و ایجاد خلاقیت مورد استفاده قرار می گیرد. استراتژی دیسنی برای اولین بار توسط رابرت دیلتز وارد دانش ان ال پی شد. این استراتژی که از افکار و فعالیت های والت دیسنی نشأت گرفته است، در ایجاد خلاقیت مؤثر است. استراتژی دیسنی، در سه وضعیت خیال پرداز، واقع بینانه و منتقد انجام می گیرد. این استراتژی زمانی به کار می رود که می خواهید اهداف و نتایجی که مد نظرتان است را محقق کنید.
Dissociate
دگر احساس
دگر احساس یکی از جزئیات کیفیت های فرعی است و آن زمانی است که خودمان را از بیرون نگاه می کنیم. در این حالت مانند شخصی به دنیا نگاه می کنیم که ناظر بر آن هستیم. در وضعیت دگراحساس، دنیا به گونۀ دیگری به نظرمان می رسد و احساس و درک متفاوتی نسبت به خود و دیگران داریم.
Distortion
تحریف
تحریف در کنار حذف و تعمیم، یکی از عوامل مهم در جمع آوری اطلاعات و بیان مطالب است. ما به هنگام مشاهده واقعه، قادریم به راحتی آنچه را که می بینیم، می شنویم یا حس می کنیم، تحریف کنیم. در واقع، تحریف به معنای چگونگی تغییر تجربۀ ما از واقعه است. ما از طریق زبان نیز می توانیم واقعه ای را تحریف کنیم. می توانیم بخش هایی از یک واقعه را برجسته و پررنگ کنیم، آن را بزرگتر یا کوچکتر از آنچه که هست نشان بدهیم و صحنه های یک واقعه را بازگو و تکرار کنیم؛ یا سعی کنیم بخش هایی از یک حادثه را خواسته یا ناخواسته بیان نکنیم. کلام، برخی از جنبه های واقعه را برجسته و مهم و برخی دیگر را خفیف و بی اهمیت جلوه می دهد. همچنین، کلام نمی تواند شدت یا ضعف واقعه را آن طوری که اتفاق افتاده بیان کند.
Double bind
بن بست دوسویه
“بن بست دوسویه” یکی از الگوهای زبانی مدل میلتون است. این الگو در ظاهر حداقل دو گزینۀ متفاوت را در اختیار مخاطب قرار می دهد تا یکی را انتخاب کند، در حالی که منظور از آن قبولاندن گزینه ای است که شخص متوجه آن نمی شود. این الگو بهترین روش برای والدین در روابط با فرزندان و مسئولان فروش در برابر مشتریان است. در این باره می توان مثال های زیر را آورد:
– آیا می خواهی قبل یا بعد از خوردن شام تکلیفت را انجام دهی؟
– آیا می خواهید نقداً یا از طریق کارت بانک بپردازید؟
در این دو جمله ظاهراً به دو گزینه اشاره شده است که فرد می تواند یکی از آن ها را انتخاب کند، در حالی که نیت گویندۀ جمله، انجام اصل عمل است؛ به این معنا که در جملۀ اول عمل “انجام تکلیف ” و در جملۀ دوم اصل “پرداخت کردن” مهم است.