فرهنگ لغات و اصطلاحات برنامه ریزی عصبی – زبانی S
Scope Ambiguity
ابهام در منظور جمله
“ابهام در منظور جمله” الگوی زبانی مدل متا و میلتون است. زمانی که این الگو به کار می رود می تواند این ابهام را ایجاد کند که آیا یک قسمت از جمله به قسمت دیگر اعمال می شود یا نه.
مثلاً در جمله های زیر:
– این نهاد شامل زنان و مردان سالم است (مشخص نیست آیا صفت “سالم” به زنان نیز اتلاق می شود یا خیر).
– شما از سرو صدا و افکار مزاحم خسته شده اید.
– شما می توانید با کسب مهارت ها و دانش مدیریت ذهن به آنچه که می خواهید برسید.
در این الگو دو بخش مورد نظر با حرف ربط “و” به هم متصل می شوند.
Second Position
وضعیت دوم
وضعیت دوم زمانی است که شما خود را جای دیگری بگزارید و گویی فرد دیگری هستید، از دید او دنیای بیرونی را می بینید و مانند او فکر و رفتار می کنید. وضعیت دوم یکی از وضعیت های ادراکی است.
Selection Restriction Violation
الگوی تحریفِ گزینه ایِ محدود
“الگوی تحریفِ گزینه ایِ محدود ” یکی از الگوهای زبانی مدل میلتون است، این الگو به صورت جمله یا جملاتی مطرح می شود که بخشی از آن به گونه ای تحریف شده است که گفته ها از زبان حیوانات یا اجسام بیان می شود. میلتون اریکسون از این الگو به منظور ارتباط با ناخودآگاه بیماران خود استفاده می کرد. جملاتی مانند: “یک پروانه به زمان نیاز دارد تا به مقصد خود برسد، و می داند که به هرحال به جایی که می خواهد می رسد.” در این جمله ناخودآگاه می داند منظورگوینده چیست. در واقع، در این گونه موارد ذهن ناخودآگاه خود به خود به معنا و مفهوم چنین گفته هایی پی می برد.
Sensory Acuity
هوشیاری حسی
“هوشیاری حسی” یا “تیز حسی” در ان ال پی به معنای توانایی مشاهده، دقت و تشخیص علائم بیرونی از حالت های درونی فرد است. در ان ال پی از هوشیاری حسی در جهت آموزش ذهن به منظور مشاهده و شنیدن دقیق ارتباطات غیر کلامی شامل حرکات بدن وکیفیات صدا استفاده می شود. هنگام برقراری ارتباط، هر کسی به طور ناخودآگاه علائمی از خود نشان می دهد که ناشی از حالت های احساسی، ذهنی و فکری درونی اوست.
Simple Deletion
حذف ساده
حذف ساده یکی از الگوهای زبانی مدل متا و مبلتون حذف است که مربوط به مواردی است که گوینده بسیاری از اطلاعات را مانند شخص فاعل، مفعول، صفت یا دیگر بخش های جمله را حذف می کند.
(Significant Emotional Experience(s) of Pain (SEEP
“اولین تجربۀ درد”
“اولین تجربۀ درد” یا “تجربۀ اصلی احساس درد” در درمان از طریق خط زمانی مورد استفاده قرار می گیرد.
تت جیمز، بنیانگذار درمان خط زمانی، که مطالعات خود را از نوشته های موریس مسی ، جامعه شناس آمریکایی، گرفته است می نویسد که این اولین “تجربۀ درد” در سه دورۀ زمانی اصلی در زندگی هر فردی بروز می کند:
دورۀ اول از زمان تولد تا هفت سالگی است که با عنوان “دورۀ حک” شناخته می شود.
دورۀ دوم از سن هشت سالگی شروع می شود و تا سیزده سالگی ادامه داردکه با عنوان دروۀ “الگوبرداری” شناخته می شود.
دورۀ سوم که با عنوان “دورۀ جامعه پذیری” شناخته می شود، از سن چهارده سالگی شروع می شود و تا سن بیست و یک سالگی ادامه دارد.
شناخت هریک از این سه دوره و اینکه اولین تجربۀ درد در چه دوره ای اتفاق افتاده در استفاده از درمان خط زمانی اهمیت دارد.
Six Step Reframing
شش مرحله قالب سازی مجدد
“شش مرحله قالب سازی مجدد” یکی از تکنیک های ان ال پی است. از این تکنیک زمانی استفاده می شود که افکار، احساسات، و آنچه که در ذهن موجب سرگردانی، سستی در تصمیم گیری، عدم اطمینان، تردید و حالت های منفی می شود و در نتیجه رفتار بیرونی را تحت تأثیر قرار می دهد. در بسیاری از مواقع چنین افکار و احساساتی در ذهن ما به صورت قالب های نهادینه شده اند و در نتیجه رفتار ما معلول و محصول چنین قالب هایی است. ان ال پی با ارائۀ الگویی با عنوان “شش مرحله قالب سازی مجدد” موجب تغییر قالب های ذهنی ناخواسته یا منفی می شود و در نتیجه موجب تغییر رفتار ما در جهت مثبت می شود.
Spell Out Words
تأکید بر جمله های کوتاه
“تأکید بر جمله های کوتاه” یکی از الگوهای زبانی مدل میلتون است. در این الگو، گوینده عبارات مورد نظر را در جملات خود بطور مکرر، با استفاده از لحن صدا، مورد تاکید قرار می دهد. در این الگو استفاده از لحن صدا مهم است.
Spirituality
معنویت
فرهنگ، ویژگی ها و ریشه های اجتماعی و اعتقادات عمیق ناشی از تعلقات هر فردی است که در این سطح باید مورد توجه و احترام قرار گیرد. معنویت در هرم دیلتز در بالاترین سطح قرار دارد.
Submodalities
نظام های تجسمی فرعی یا کیفیت های فرعی
منظور از نظام های تجسمی کیفی، کیفیت های فرعی نظام های تجسمی اصلی است. ما از طریق حواس پنچگانه و بویژه از طریق حواس دیداری، شنیداری و حسی – لمسی، اطلاعات را دریافت می کنیم. این اطلاعات دریافتی که در ذهن مان به صورت تصویر، صدا و احساس ذخیره می شوند، کیفیت هایی دارد که در ان ال پی با عنوان “نظام های تجسمی کیفی” شناخته می شوند. این نظام های تجسمی کیفی یکی از مهم ترین و اصلی ترین یافته ها و دستآوردهای ان ال پی در تغییرات فردی و مجموعه ای از فنون و روش هایی است که در این زمینه ارائه شده است.
Surface Structure and Deep Structure
ساختار سطحی و ساختار عمیق/ روساخت و ژرف ساخت
“ساختار سطحی” یا “روساخت” و در ان ال پی ریشه در تفکرات و نظریه های نوام چامسکی ، زبانشناس و فیلسوف قرن حاضر دارد.
براساس نوشته های بندلر و گریندر در کتاب “ساختار جادو”، حرکت از ساختار عمیق به سوی ساختار سطحی، یک فرایند حذف، تحریف و تعمیم را در بر می گیرد در همین راستا، بسیاری از اطلاعات ما در ذهن ناخودآگاه ذخیره شده است و ذهن ناخودآگاه ساختار عمیق مان را تشکیل می دهد. هنگامی که می خواهیم واقعه ای را از طریق زبان تعریف کنیم، فقط می توانیم بخشی از اطلاعات را درباره آن واقعه بیان کنیم. آنچه را که از طریق کلمات بیان می کنیم، ساختار سطحی ما را تشکیل می دهد. در واقع از طریق مراجعه به ساختار عمیق، اطلاعاتی را که در درون ذهن ذخیره کرده ایم، به ساختار سطحی انتقال می دهیم و از آنجایی که بسیاری از اطلاعات در ساختار عمیق به صورت تصویر، صدا و احساس است، کلام فقط قادر به بیان بخشی از این اطلاعات است، زیرا نمی تواند تصاویر، صدا و احساس را آن چنان که در درون ذهن است انتقال دهد.
Syntactic Ambiguity
ابهام ساختاری
“ابهام ساختاری” یکی از الگوهای زبانی مدل میلتون است. این الگو شامل مواردی است که شما نمی توانید از همان ابتدا به منظور گوینده پی ببرید و نیاز دارید با کمی فکر کردن مفهوم را پیدا کنید.
Swish
سوئیش
“سوئیش” یکی از تکنیک هایی است که می تواند نظام های تجسمی کیفی را تغییر دهد و رفتارها یا عادت های ناخواسته و نامطلوب را در مسیری قرار دهد که رفتارها و عادت های خواسته و مطلوبی ایجاد کند. سوئیش یکی از قوی ترین روش های تغییر در عادت هاست. از روش سوئیش می توان برای تغییر خاطرات و بازسازی خاطره و حافظه ای که تصویر آن از دست رفته است نیز استفاده کرد. بطور کلی، سوئیش مولد عادت ها و رفتارهایی است که هر کسی را در مسیر مطلوبی قرار می دهد.